Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش حوزه رادیو تلویزیونگروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ جشن تولد 57 سالگی اکبر عبدی در «فرمول یک» با اجرای سید علی ضیا در حالی برگزار شد که این کمدین سرشناس اظهار نظرهای بی‌تعارفی درباره مهران مدیری، رامبد جوان و حتی معاون وقت سیما داشت.

به گزارش روابط عمومی برنامه «فرمول یک»، به ‌رسم چهارشنبه‌های «فرمول یک» که تولد چهره‌ها در آن گرفته می شود، این هفته نوبت به اکبر عبدی رسید و جشنی به همین مناسبت برای این بازیگر پرآوازه سینما و تلویزیون گرفته شد که دختر و دامادش از مهمان‌های ویژه این تولد بودند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

چون احتمال داشت نرسم گریم کنم، با گریم به برنامه آمدم

عبدی با حضور در این برنامه در پاسخ به این سؤال ضیا که آیا مو کاشته‌اید یا خیر، گفت: خیر در حال حاضر تئاتر کمدی با نام «مش اکبر و دختراش» بازی می‌کنم و به دلیل اینکه بعد از برنامه احتمال این وجود دارد که وقت نشود گریم شوم، گریم کردم که این گریم، من را مقداری از حالت پیر بودن و مریض بودن درمی‌آورد و به سرحال بودن من اضافه می‌کند.

این هنرمند در پاسخ به سؤال علی ضیا در رابطه با پولی که از تئاتر به دست می‌آورد، افزود: چون تبلیغاتی به آن صورت نداریم و مکانی که اجرا می‌کنیم، تقریباً ناشناخته و پرت است؛ پول خوبی دریافت نمی‌کنم.

برای گرفتن سالن از آموزش و پرورش باید معامله زیرمیزی می کردم

وی در تکمیل حرف‌هایش گفت: برای اجاره سالن هر جا رفتیم، نتوانستم جایی را پیدا کنم. به‌طور مثال خواستیم از آموزش‌وپرورش سالنی بگیریم، ولی آموزش‌ و پرورش مزایده گذاشت و در این مزایده بی‌جهت آقایی برنده شدند و درنهایت به من گفتند، اگر سالن می‌خواهی از این آقا بگیر و من دیدم که باید معامله زیرمیزی داشته باشم، ولش کردم.

عبدی ادامه داد: متأسفانه هر مدل که حساب کنید تئاتر در کشور، هنر مهجور و مظلومی است؛ تنها یک توجه مردمی دارد و آن‌هم تئاترهای آزادی است که معمولاً تئاتر نیستند و یک‌جور شو است. با گذاشتن دستگاه الکتریکی و پخش ترانه‌ تماشاچی جذب می‌کنند و تماشاچیان هم از این وضعیت ناراحت نیستند.

بازیگر «اجاره‌نشین‌ها» افزود: برخی افراد سالن‌ها را از قبل اجاره کرده‌اند و حتی دیده می‌شود که مافیای تهیه و توزیع فیلم هم در آن دست دارند، فیلم نباید ربطی به تئاتر داشته باشد؛ اما بعضاً دیده می‌شود که سالن‌ها متعلق به فلان تهیه‌کننده است که به‌غیر از این، سالن‌های دیگر هم دارد.

وی در پاسخ به این سؤال ضیا که آیا در تئاترهایش موزیک و خنده وجود دارد یا خیر، گفت : ما در نمایش‌هایمان موزیک کلاسیک آذربایجانی و حتی رقص بومی آذربایجانی هم داریم.

آدم اگر به حرفی که می‌زند اعتماد داشته باشد، خداوند مواظبش است

بازیگر نقش روحانی در فیلم «رسوایی» در پاسخ به این سوال ضیا که از این راحت حرف زدن نمی‌ترسید، تصریح کرد: آدم اگر دروغ نگوید و به حرفی که می‌زند اعتقاد داشته باشد، خداوند مواظبش است و سپری دور آن ایجاد می‌کند. چراکه من معتقد هستم طرف مقابل هرکس که باشد با خدا نمی‌تواند دربیفتد. خدا می‌گوید؛ حق بنده من را بگیر، نگذار حقت پایمال شود و هر آنچه می‌بینی بگو! من مواظبت هستم.

امام حسین (ع) و ائمه اطهار، الگوهای ما در زندگی هستند

عبدی همچنین در پاسخ به این سؤال که آیا تاکنون تهدید شده است، اظهار کرد: تاکنون تهدید نشدم؛ چراکه حتی شخصی که در موردش حرف می‌زنم، شب به این فکر می‌کند که عبدی، راست می‌گوید. وقتی ناحق حرف می‌زنید طرف دلش می‌خواهد کاری کند. از این بابت امام حسین (ع) و ائمه اطهار، الگوهای ما در زندگی هستند.

ضیا عنوان کرد: به‌عنوان یک بیننده و با توجه به گفته خود شما که گفته اید «انقدر پیشنهاد مامان و مامان‌بزرگ دارم، خود بازیگران زن ندارند» این دغدغه را دارم که چرا اکبر عبدی قبول می‌کند، نقش زن بازی ‌کند؟

بازیگر «محله برو بیا» دراین باره بیان کرد: برای هرکدام از این‌ها دلیلی وجود دارد. در «آدم‌برفی» قصه آن به صورتی بود که عبدالله اسکندری به من پیشنهاد کردند و ایشان حق زیادی به گردن من دارند. در کار «خوابم می‌آید» رضا عطاران نیز، وی به خانه ما آمد و گفت: دوست دارم نقش مادر من را بازی کنی، من هم به این شرط قبول کردم که گریم می‌شوم و بالباس به خیابان رفته و تاکسی بگیرم. اگر کسی متوجه نشد من مرد هستم، یعنی ما موفق شده‌ایم و کار می‌کنیم. این اتفاق را تست کردیم و زمانی که نتیجه داد، تازه قرارداد بستیم.

وی اضافه کرد: بعد از آن فریدون جیرانی کاری را به من پیشنهاد داد که ابتدا قرار بود نقش مردی را بازی کنم؛ ولی وقتی دیدند فیلم عطاران فروش کرد و موردتوجه قرار گرفت، گفتند بیا و نقش مادر خاله را بازی کنید و انگار تازه کشفم کرده بود! من گفتم تازه به ذهنت رسید و آن گفت بامزه می‌شود و چون آن فیلم فروخت، نقش پیرزن می‌دادند.

عبدی اذعان کرد: اگر این اتفاق زیاد بیفتد، غیرمنطقی است و اصلاً نباید مشابه این نقش را بازی کنم؛ چرا که در کشور آدم در یک نقشی جا بیفتد، حتی تماشاچی انتظار ندارد او را در نقش‌های دیگر ببیند.

بازیگر نقش «بایرام لودر» در اخراجی‌های 2 از بازیگران طنزی مثل مرحوم حسن رضیانی، اصغر سمسار زاده، مرحوم تقی ظهوری و مرحوم سید علی میری یادکرد و افزود: به‌غیراز نقش‌هایی که در ژانر کمدی ایفا کردند، هیچ‌چیز از آن‌ها نخواستند.

وی اضافه کرد: در «باز مدرسه‌ام دیر شد» من 15 هزار تومان دستمزد گرفتم و شخصی به نام علی صادقی تهیه‌کننده و فیلمبردار به من پیشنهاد داد 450 هزار تومان می‌دهم، این نقش را در یک فیلم سینمایی بازی کنی که من قبول نکردم، چراکه بر این باورم اگر قبول می‌کردم مرحوم علی حاتمی دو کار با من انجام نمی‌داد، ناصر تقوایی و میرباقری هم با من کار نمی‌کردند.


سوادم طوری نیست که حرفهای فرهادی را بفهمم

عباس فیلم «آدم‌برفی» اظهار کرد: با اصغر فرهادی هم‌وزن نیستیم. ایشان از بازیگرهای شیک که به کن و اسکار می‌روند و اضافه‌وزن ندارند و همچنین می‌توانند در کنارشان شیک بایستند، استفاده می‌کنند. من به خاطر این اتفاق به یک معلم لاغر یا به هنرپیشه تئاتر شبیه نیستم. هرکس باید حد خود را بداند و سوادم هم طوری نیست که حرف‌های فرهادی را بفهمم.

اکبر عبدی در پاسخ به این سؤال که نظرش درباره مهران مدیری و رامبد جوان چیست، گفت: به نظر من هرکدام در ژانر خودشان موفق هستند و آقای مدیری در ژانر خودش که سریال و شو و فیلم سینمایی است، موفق است.

فیلم سینمایی اخیر مهران مدیری خیلی زشت و بد بود

این بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون اضافه کرد: فیلم سینمایی اخیر مهران مدیری خیلی زشت و بد بود و من فکر می‌کردم فیلم عجیب‌وغریبی می‌بینم؛ و متأسفانه «ساعت 5 عصر»، گویا روایتگر این بود که مردم ما قاطی کرده‌اند و هیچ‌کس متوجه چیزی نمی‌شود؛ همه از روی‌هم رد می‌شوند و همدیگر را له می‌کنند؛ از طرفی می‌بینیم که عده‌ای از آدم‌ها می‌آیند و خیلی شیک می‌ایستند.

وی ادامه داد: این فیلم برای من قابل‌باور نبود؛ چرا که من معتقد هستم که ایشان باید کارهای بزرگ‌تر از این انجام دهند؛ کسی که مجری و بازیگر خوبی است، نیازی نیست حتماً کارگردان شود و کار ضعیفی ارائه دهد.

رامبد جوان می‌تواند ماهی 30 بازیگر کمدی تربیت کند

بازیگر فیلم «تسویه‌حساب» درباره رامبد جوان ابراز کرد: آقای جوان از جایی به بعد از سینما بریده و مجری شده است و ما در تلویزیون مجری زیاد داریم. جدیداً رامبد جوان در برنامه خندوانه کنار تماشاچی می‌نشیند و این کار به‌اندازه او نیست و خیلی بیشتر از این‌ها است. آقای جوان می‌تواند ماهی 30 بازیگر کمدی تربیت کند.

ماجرای ازدواج دختر اکبر عبدی

عبدی در رابطه با آشنایی داماد و دخترش گفت: خانواده دامادم همسایه خانه مادری‌ام بودند و دامادم برای ما در شمال خانه‌ای می‌ساخت. پس از اتمام خانه به همراه پدر و مادرشان به خواستگاری دخترم آمدند. همه‌چیز را به دخترم واگذار کردم؛ چراکه معتقدم همه پدر و مادرها باید به جوان‌ها اطمینان کنند و به آن‌ها مسئولیت بدهم.

معاون فعلی سیما از آن آدم‌هایی است که به هزار تا آدم می ارزد

اکبر عبدی عنوان کرد: دیالوگی را که علی حاتمی از زبان من مطرح می‌کرد، در رابطه با «مرتضی میرباقری» معاونت سیما بیان می‌کنم و آن این است که: آدم‌هایی هستند که به هزار تا آدم می‌ارزند.

وی در ادامه گفت: میرباقری فوق‌العاده به سرگرمی، شادی و خنده اعتقاد دارد و به جوان‌ها اعتماد می‌کند. یکی از افرادی که شبکه نسیم را هندل می‌کند، آقای میرباقری هست.

عبدی در رابطه با همکاری با شبکه نسیم گفت: قرار است به تهیه‌کنندگی آقایان فرهانی و طباطبایی کاری انجام دهیم، ولی داریم روی آن فکر می‌کنیم تا تکراری نشود و اگر ارزش آن از کارهای قبلی کمتر شود، انجامش ندهیم.

در ادامه کیک تولد عبدی بریده شد و دختر و دامادش آرزو کردند که اکبر عبدی سال‌های سال سلامت و سایه‌شان بالای سرشان باشد.

بازیگر نقش مادر فیلم «خوابم میاد» در پایان خاطرنشان کرد: آرزوی سلامتی برای همه مردم و کل سینمای ایران دارم و امیدوارم روبه‌جلو حرکت کند و هیچ‌وقت هیچ بدهی نداشته باشد و در خدمت مردم باشد.

وی از عزت‌الله انتظامی، جمشید مشایخی، علی نصیریان، محمدعلی کشاورز، مرحوم داوود رشیدی و داریوش ارجمند به‌عنوان آقای بازیگر یادکرد و افزود: تا آقایان این‌چنینی داریم، ما بچه آقا هم نیستیم!

گفتنی است؛ بعد از تولد اکبر عبدی در برنامه «فرمول یک» به دعوت دكتر علی عسکری رئیس رسانه ملی جشن تولد دیگری برای این بازیگر 57 ساله ایران به همراه سیدعلی ضیا، فضل الله شریعت پناهی، محمدحسین رنجبران، مهندس فیروزی در دفتر رئیس سازمان صداوسیما برگزار شد.

انتهای پیام/

منبع: باشگاه خبرنگاران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۵۸۰۸۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران

دهم اردیبهشت‌ماه سالروز درگذشت بازیگری است که نه تنها به عنوان نخستین هنرپیشه زن ایرانی شناخته می‌شود بلکه از منظری دیگر او را اولین قربانی در ناتوانیِ بومی کردنِ تفکر مدرن در سینمای ایران می‌دانند. صدیقه (روح‌انگیز) سامی‌نژاد بازیگر فیلم «دختر لر» پس از نقش‌آفرینی در نخستین فیلم خود آنقدر سختی دید که هرگز حاضر به تکرار این تجربه نشد.

نام روح‌انگیز سامی‌نژاد که متولد سال ۱۲۹۵ در کرمان بود، با بازی در نقش «گلنار» در فیلم «دختر لُر» برای همیشه در تاریخ سینمای ایران باقی مانده است. «دختر لر» نخستین اثر ناطق سینمای ایران است و در سال ۱۳۱۲ توسط خان‌بهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا ساخته شد.

با پخش «دختر لر» در سینما‌ها که با استقبال فراوانی هم روبرو شد، سامی‌نژاد به شهرت رسید، اما بعد سرنوشت بسیار تلخی پیدا کرد. 

فریدون جیرانی سال ۱۳۸۹ در دورانی که پخش یک مصاحبه با فریماه فرجامی بعد از سال‌ها بی‌خبری و با تصاویری تکان‌دهنده از این ستاره سال‌های دور سینما واکنش‌های تندی را به دنبال داشت، در مطلبی بیان کرد: زندگی بازیگران در سینمای ایران تلخ است و این فقط مربوط به سال‌های پس از انقلاب نیست. از ابتدای ورود سینما به ایران این سرگذشت تلخ تکرار شده است. ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۷۶ یک روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روح‌انگیز سامی‌نژاد مُرده است. من تا آن روز فکر می‌کردم روح‌انگیز سامی‌نژاد باید سال‌ها پیش مرده باشد.

 به خانه خواهرش عالیه زند تبریزی زنگ زدم و دیدم خبر درست است. رفتم خانه عالیه زند تبریزی و فهمیدم سامی‌نژاد بعدازظهر چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۷۶ در سن ۸۶ سالگی در تنهایی مرده و روز پنج‌شنبه ۱۱ اردیبهشت در قطعه ۳۴ ردیف ۴۴ شماره ۴۶ در جایی گمنامی خاک شده است. رختخواب سامی‌نژاد وسط خانه بود. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یک کیسه نایلونی بود و داخل آن یک بسته سیگار، یک شناسنامه و بروشور تانشده «دختر لر».

این کارگردان سینما همچنین گفته بود: من قبل از دیدن این میراث، تصویر سامی‌نژاد را در فیلم تهامی‌نژاد دیده بودم که گریه می‌کرد و دیگر هیچ. «ایران قادری» که یک روز سرشناس‌ترین بازیگر تماشاخانه تهران بود، چه شد؟ چگونه مُرد؟ چه کسی خبر داشت؟ و خیلی‌های دیگر. ریشه سرگذشت تلخ بازیگران در سینمای ایران را باید در جامعه‌ای جستجو کرد که نتوانسته است تفکر مدرن را بومی کند و در خود حل نماید. متاسفانه اولین قربانیان این ناتوانی بازیگران زن سینما بودند.

عباس بهارلو – مورخ و پژوهشگر سینما – در سال ۱۳۸۱ مطلبی درباره این بازیگر نوشته بود که در بخش‌هایی از آن آمده است: وقتی در سال ۱۳۱۲ فیلمِ «دختر لر» ساخته مشترک خان‌بهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا، که صدیقه سامی‌نژاد در آن نقش «گلنار» را بازی می‌کرد، در تهران نمایش داده شد، در میان مردمی که برای بار نخست سیمای یک زن ایرانی را بر پرده سینما دیده بودند واکنش‌های ناگواری برانگیخت، که به‌درستی روشن نیست ــ و احتمالاً هیچ‌گاه نیز معلوم نخواهد شد ــ که آیا خانم صدیقه سامی‌نژاد تصوری از آن واکنش‌ها در ذهن داشته است یا خیر، و آیا اگر می‌داشت حاضر به ایفای نقش در آن فیلم می‌شد؟

گفته می‌شود که در آن مقطع آوانس اوگانیانس نیز کوشش‌هایی را در زمینه ساخت فیلم انجام می‌داد و در این‌باره بهارلو ادامه داده است: به‌موازات فعالیت‌های سخت‌کوشانه اوگانیانس در ایران، عبدالحسین سپنتا و خان‌بهادر اردشیر ایرانی نیز برای ساختن نخستین فیلم مشترک در هندوستان در جست‌وجوی بازیگر زنی بودند که زبان فارسی بداند و نقش «گلنار» را در فیلم «دختر لر» بازی کند. تا قبل از دوره پهلوی‌ِ اول بازی زنانِ مسلمان در نمایش‌ها و تعزیه‌ها ممنوع بود و بازیگران زنی که در این سال‌ها در فیلم‌های اوگانیانس و مرادی ایفای نقش می‌کردند مانند مادام سیرانوش، لیدا ماطاوسیان، ژاسمین ژوزف، زما اوگانیانس و آسیا قسطانیان (کوستانیان) از بانوان ارمنی بودند که اکثر آنها از صحنه تئاتر به سینما آمده بودند، به‌همین دلیل موانع کم‌تری بر سرِ راه خود داشتند.

سپنتا موفق شد صدیقه (روح‌انگیز) سامی‌نژاد، همسر یکی از کارکنان کمپانی امپریال فیلم بمبئی، را که از سیزده سالگی از کرمان به هندوستان رفته بود مجاب کند و با این توضیح که نام او به‌عنوان نخستین بازیگر زن در تاریخ سینمای ایران ثبت خواهد شد ــ که شد ــ موافقت او و شوهرش، دماوندی، را برای بازی در فیلمش جلب کند. بدین ترتیب گروه هندی ـ ایرانی عبدالحسین سپنتا و اردشیر ایرانی کار خود را در هندوستان آغاز کرد. «دختر لر» نخستین بار در سی‌ام آبان ۱۳۱۲ در دو سینمای مایاک (دیده‌بان) و سپه بر پرده آمد، و نمایش آن، سال بعد از دوم مردادماه ۱۳۱۳ در سینما مایاک تکرار شد، و پس از یک ماه از چهارم آذر نمایش آن در سینما سپه به مدت پنجاه روز ادامه یافت.

 سپس با یک دو هفته وقفه در همین‌سینما از نو بر پرده رفت. استقبال از فیلم بسیار پُرشور بود و حتی «مادر بزرگ‌های خیلی پیر» هم رفتند تا سرگذشت «دختر لر» را به‌چشم ببینند. ایفای نقش گلنار در «دختر لر» موجب شد که صدیقه سامی‌نژاد چنان انگشت‌نما و زبانزد خاص و عام شود که هم با دشنام روبرو شد و هم با تشویق برخی مردم در شهر‌های مختلف.

سامی‌نژاد در سال ۱۳۴۹ یعنی ۳۷ سال پس از نمایش «دختر لر»، در مستندی از محمد تهامی‌نژاد با نام «سینمای ایران از مشروطیت تا سپنتا» حضور یافت و به روایت زندگی دشوار و پر از رنج خود پرداخت.

از تهامی‌نژاد نقل شده است‌: اغلب به‌طور کنترل‌نشده‌ای می‌خندید و در حالی‌که اشک در چشمانش حلقه زده بود به من گفت که هنگام اقامت در هند ایرانی‌های متعصب او را مورد ضرب‌وشتم قرارمی‌دادند و حتی بطری به‌طرفش پرتاب می‌کردند. به‌طوری‌که همواره مجبور بود همراه با محافظ از استودیو امپریال فیلم خارج شود.

درباره این چهره مستند دیگری با نام «روح‌انگیز سامی‌نژاد» به کارگردانی مجید فدایی نیز ساخته شده که در ارتباط با زندگی نخستین بازیگر زن سینمای ایران و ایفاگر نقش «دختر لر» است.

سامی‌نژاد در حالی در ۸۰ سالگی از دنیا رفت که خاطرات زیادی از دورانی که «دختر لر» ساخته شد و حواشی پیرامون آن بازگو نشد. فریدون جیرانی که مطالعات زیادی درباره تاریخ سینما دارد، با بیان اینکه چنین اتفاقی فقط مختص نخستین بازیگران سینما نبوده، در مصاحبه‌ای با ایسنا گفته بود: بسیاری از بازیگران سینما، حرف و تاریخ سینما را با خود به زیر خاک بردند. من بار‌ها به آنها گفته بودم که اجازه بدهید این اطلاعات به نسل‌های دیگر انتقال داده شود، اما بسیاری از آنها به این موضوع توجه نکردند.

قدیمی‌های معروف، بریده‌اند و سعی می‌کنند که صحبت نکنند، چون معتقدند سال‌ها به آنها بی‌لطفی شده است و دل پرگلایه‌ای دارند. مثل ناصر ملک مطیعی که من یک بار از او دعوت کردم تا به خانه سینما بیاید و درباره «چهارراه حوادث» (فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان) صحبت کند و هرچه اصرار کردم موافقت نکرد. فردین هم دق کرد، در حالی که می‌توانست بازی کند.

در یکی از برنامه‌های تلویزیونی هفت، بعد از سال‌ها آقای افخمی گفت که اگر به تاریخ سینما مراجعه کنید می‌بینید که بعد از فیلم «گنج قارون» تعداد سینما‌های تهران افزایش پیدا کرده است بنابراین نمی‌توان نقش فردین را در تاریخ سینمای ایران انکار کرد، اما سال‌ها تلاش شد که این نقش را انکار و حذف کنیم، اما نتوانستیم. برای همین بعد از فوت او تشییع جنازه باشکوهی شکل گرفت. او می‌توانست بازی کند، چرا بازی نکرد؟ اگر بازی می‌کرد چه اتفاقی می‌افتاد؟ در سینمای سی سال اخیر که علی بی‌غمی وجود نداشت، می‌توانست نقش یک پدر را بازی بکند.

منبع: روزیاتو

tags # بازیگر سینما ، سینما سایر اخبار اسرار تکامل آلت‌ جنسی؛ رابطه جنسی انسان‌های اولیه مثل گوریل‌ها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غول‌پیکری که توسط انسان‌ها به وجود آمد! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی می‌شوند (تصاویر) کشف پرنده‌ عجیبی که سمت راست بدنش نر است و سمت چپش ماده!

دیگر خبرها

  • دانشگاه شهید بهشتی ،دانشجویان آمریکایی اخراجی را بورسیه می‌کند
  • عنکبوتی به نام رامبد جوان ! | همه نامگذاری های عجیب جانوران
  • اعلام آمادگی دانشگاه قم برای پذیرش دانشجویان و اساتید اخراجی آمریکا
  • عکس| تغییر چهره بازیگر «بزرگ‌مرد کوچک» در کنار رامبد جوان
  • (عکس) استایل جالب بازیگر زن سریال «گاندو» در ترکیه
  • علی‌اکبر طوفان‌پناه به کما رفت
  • بازیگر قدیمی سینما به کما رفت
  • بازیگر قدیمی سینما به کما رفت/ عکس
  • شرافتی: رانندگی مینی‌بوس در «نون‌خ۵» برای من چالش‌برانگیز بود
  • سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران